مدت عبادت ابلیس
امیرمؤمنان (علیه السلام) در این خطبه، خطاب به مردم می فرمایند: شیطان قبل از انحرافش، سابقه شش هزار سال عبادت داشت در حالیکه دانسته نشد مراد از سال در اینجا، سال های دنیاست که 365 روز است یا سال های آخرت است که طبق آیه 4 سوره معارج هر روزش، معادل پنجاه هزار سال دنیاست.
ابن ابی الحدید در تفسیر این بخش از خطبه امیرمؤمنان (علیه السلام) می گوید: این کلام حضرت، بر این دلالت دارد که ایشان در این باره، سخنی را از پیامبر شنیده اند که یا، آن سخن، ابهام داشته و پیامبر در آن، مراد از سال را بیان نفرموده اند یا، اینکه مراد خود را بیان فرموده اند اما، امام علی (علیه السلام)، افشای آن را برای مردم به مصلحت ندیدند. اگر چنین باشد مراد حضرت از اینکه دانسته نشد که سال های دنیا مراد است یا آخرت این است که شما مردم، از آن خبر ندارید(94).
به نظر می رسد، بر خلاف نظر ابن ابی الحدید و با توجه به اعتقاد شیعه به اینکه امامان معصوم (علیه السلام) خود، مستقیما هم با عالم غیب مرتبط بودند ظرورتی ندارد که منشه علم امیرمؤمنان را، تنها، شنیدن از پیامبر بدانیم ممکن است ایشان، خود مستقیما، از این مطلب اطلاع یافته باشند. اما، نکته درست سخن ابن ابی الحدید این است که واقعا ممکن است حضرت خود می دانسته اند که مراد سال های دنیاست یا آخرت، اما بنا به مصلحتی آن را اعلام نفرموده باشند.
در اینجا، باید این نکته را به کلام ابن ابی الحدید بیافزاییم که شواهدی وجود دارد بر اینکه حضرت، صرفا، به دلیل مصلحتی این راز را فاش نساخته باشند یعنی، خود حضرت می دانسته اند که عبادت شیطان، شش هزار سال، به سال های آخرت بوده است زیرا، اگر واقعا، حضرت، به صرف یک احتمال ذهن مخطبان با به امری بسیار عجیب مشغول کنند، این کار، نوعی بزرگنمایی واقعه ای است که احتمالا واقعیت نداشته است و چنین کاری از معصوم پسندیده نیست پس، درباره این کلام دو وجه متصور است: یا، دلیل بر این است که خود حضرت در این مطلب بی اطلاع بوده اند که مطابق با اعتقاد ما درباره علم امامان معصوم (علیه السلام) بسیار بعید به نظر می رسد چنین باشد یا، آن حضرت با این کلام، اشاره ای به این مطلب داشته اند که مراد از شش هزار سال، واقعا، سال های آخرت است اما تصریح به آن را به صلاح ندیدند و همانطور که ابن ابی الحدید نیز گفته است: شاید آن مطلحتی که امیرمؤمنان به سبب آن به اینکه مراد سال های آخرت است تصریح نکرده اند این بوده که چون سال های عبادت ابلیس، با سال های آخرت رقم بسیار بزرگی می شود عموم مردم، به جهت عدم ظرفیت، آگاهانه یا ناخودآگاه، آن را استبعاد می کردند(95). این تفسیر از کلام حضرت یعنی اینکه حضرت واقعا می دانستند که مراد سال های آخرت است با اعتقاد شیعه درباره علم امامان، سازگارتر است و الله العالم.
در این کلام، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) با تعبیر ستة آلاف سنة به طول زمان عبادات شیطان و با تعبیر جهده الجهید به تلاش سخت او در این عبادت، اشاره کرده اند اما به مقامات دیگر شیطان قبل از رانده شدن از درگاه الهی اشاره ای ندارند. اما، در کتب روایی شیعه، درباره وضعیت ابلیس روایاتی وجود دارد از جمله روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که می فرمایند: شیطان ابتدا تلاش می کرد کاری کند که هم از پس این امتحان موفق بیرون آید و هم این فرمان خدا را (سجده بر آدم را) اطاعت نکرده باشد. بیان آن حضرت چنین است:
(خدا ابلیس را فرمان داد که بر آدم سجده کند اما شیطان گفت: پروردگار من، به عزتت سوگند! اگر مرا از سجده بر آدم معاف داری هر آینه، تو را چنان عبادت خواهم کرد که هیچکس، هرگز، مانند آن، تو را عبادت نکرده باشد. خداجل جلاله فرمود: من دوست دارم آنگونه که می خواهم اطاعت شوم(96).
این روایت، به روشنی بیان می کند که ریشه انحراف شیطان فرار از عبادت نبود بلکه این بود که در برابر فرمان خدا تعبد و عبودیت نداشت یعنی او برای سرپیچی از تعبد محض، حاضر بود به عبادتی سخت تر از آنچه تا آن زمان انجام داده بود تن دهد.
نظرات شما عزیزان: